اگر گفتید مهدی طارمی فوتبالیست نبود چیکاره می شد ؟!
مصاحبه ای خواندنی از مهدی طارمی که در مورد شغل مورد علاقه اش می گوید .
در روزهای گرم و شرجی بوشهر، عشقش این بود که با توپ پلاستیکی اش، کوچه پس کوچه ها را طی کند و به واسطه علاقه اش به فوتبال و به امید رقم زدن آینده ای خوب، گرما را دریبل بزند. به گفته خودش بچه محل هایش صیاد شده اند و او فوتبالیست، چرا که در محله ای که او بزرگ شده، غالب مردم شغل شان صیادی است.
مهدی طارمی خیلی زود نامش را بر سر زبان ها انداخت و به همه ثابت کرد آینده ای خوب و درخشان در انتظارش است. او حالا کیلومترها دورتر از بوشهر و به جای زمین های خاکی در پرسپولیس توپ می زند و با گل هایش باعث خوشحالی میلیون ها هوادار می شود.
در ابتدا خیلی ها فکرمی کردند تو بچه خطه سرسبز شمال هستی اما بعد از آن معلوم شد که بوشهری هستی؛ درست عکس آن چیزی که تصور خیلی ها بود!
- دقیقا همینطور است. به خاطر فامیلی ام خیلی ها به اشتباه فکر می کردند که شمالی ام. خب طبیعی هم بود که چنین فکری کنند. به هر حال طارم نام یک شهر در شمال کشور است.
حالا متولد و بزرگ شده کدام شهر بوشهری؟
- بزرگ شده خود بوشهر و در محله ای به نام شغاب هستم. محله ای که پر است از کسانی که در دریا به صید ماهی می پردازند.
یعنی اگر در این مسیر قرار نمی گرفتی، بدون شک تو هم مثل خیلی از هم سن و سال هایت که در آن محله هستند صیاد می شدی، درست است؟
- بله؛ خدا مسیر زندگی ام را خیلی خوب عوض کرد. نه اینکه صیادی شغل بدی باشد. منظورم این نیست اما قطعا یک صیاد زندگی کاملا متوسطی دارد ولی من می توانم برای خودم بهترین زندگی را بسازم؛ البته با عنایت خدا و به واسطه دعای پدر و مادرم.
مهدی طارمی صیاد نشد چون پدرش یک بازیکن بوشهری بود؛ اینطور نیست؟
- بدون شک فوتبالیست بودن پدرم هم در اینکه من وارد فوتبال شوم و در این مسیر قرار بگیرم بی تاثیر نبود. در آن سال هایی که هم سن و سال های من در محله شغاب، سوار بر لنج می شدند و به صیادی می رفتند، من در هوای گرم و شرجی بوشهر و در زمین های خاکی، فوتبال تمرین می کردم.
پس تو مزد زحماتت را گرفتی.
- هم سن و سال های من هم زحمت می کشیدند و حتی بیشتر از من. آنها هم در اوج گرما به دریا می زدند و این از خیلی از کارها سخت تر است. تفاوت من و آنها این بود که مشوقی مثل پدرم داشتم. پدرم همیشه مرا به فوتبال ترغیب می کرد، همین باعث شد تا فوتبال با زندگی ام عجین شود.
پدرت، علیشاه طارمی یک دفاع وسط بود؛ دفاع وسطی که هم دوره هایش از بازی های خوب او تعریف و تمجید می کنند. تو که فوتبال را انتخاب کردی چرا درست جا پای او نگذاشتی و دفاع وسط نشدی؟
- اتفاقا در بوشهر که بازی می کردم دفاع وسط بودم و مدافع بدی هم نیستم. هم می توانم مهاجم باشم و هم مدافع.
خودت بازی در کدام پست را دوست داری؟
- عاشق گل زدنم. وقتی می بینم با گل من هزاران هوادار در ورزشگاه خوشحال می شوند، انگار دنیا را به من داده اند. از اینکه پس از حضور در پرسپولیس پستم تغییر کرد خیلی خوشحال و راضی ام و اینکه مهاجم باشم را بیشتر دوست دارم.
بهترین و به یادماندنی ترین گلت هم همان گلی بود که در آزادی به النصر عربستان زدی.
- بله؛ آن ضربه چیپ و آن گل تماشایی و دوست داشتنیم.
البته این شادی گلت بود که باعث شد به یک چهره خبرساز تبدیل شوی.
- اگرچه برخی از کارشناسان از کارم خرده گرفته اند اما خودم از کاری که انجام دادم پشیمان نیستم چون اول اینکه پاسخی به کار خود النصری ها بود و مهمتر از آن اینکه با آن شادی گل، باعث خوشحالی میلیون ها ایرانی شدم. آن شادی گل، نه حرف من که حرف میلیون ها ایرانی بود و همین برایم کافی است.
از زندگی در شهر شلوغ و پرترافیک تهران برایمان بگو.
- شاید باورتان نشود اما هنوز به زندگی در تهران عادت نکرده ام؛ به همین خاطر هم بیشتر اوقات سعی می کنم در خانه باشم و بیرون نروم. در بوشهر چیزی به اسم ترافیک نمی شناسیم. به این دلیل هم هست که ترافیک کلافه ام می کند و اعصابم را به هم می ریزد. بیرون نمی روم مگر اینکه مجبور باشم.
پس اوقات فراغتت را چطور سپری می کنی؟
- وقت آزاد که زیاد نداریم چون درگیر لیگ و آسیا هستیم اما فرصت کنم کتاب می خوانم. علاقه زیادی به مطالعه دارم. زمانی که در بوشهر بودم، بیکار که می شدم کنار دریا قدم می زدم و همین کلی به من آرامش می داد. خیلی وقت ها می شود که دلتنگ خانواده و خلیج فارس می شوم اما چاره ای ندارم و باید تحمل کنم تا به هدفی که می خواهم برسم.
حتما هدفت مثل خیلی دیگر از بازیکنان جوان، بازی کردن در اروپاست؛ اینطور نیست؟
- آرزویم بازی در یک تیم بزرگ اروپایی است اما باید ببینم در آینده چه چیزی پیش می آید و فعلا از آینده حرف زدن زود است.
نظر شما